Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
به نام اهورا مزدا
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هرگز نخواب کوروش و آدرس kooroshpedia.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
با تشکر
آتشهای مقدس زرتشتی به چند نوع آتش گفته میشود که به مراسم آیینی و یا داستانهای اساطیری مربوط میشوند.
آتش از دیرباز مورد پذیرش ایرانیان باستان و هندوها بودهاست. هندوها آتش مقدس را آگنی میگفتند و برای آن قربانیانی تقدیم میداشتند. در ایران پیش از زرتشت افسانههایی دربارهٔ آتش وجود داشت که برخی از آنها در زامیاد یشت منعکس شدهاست. بنابراین یشت ستیزی میان آتر (ایزد نگاهبان آتش) و اژی دهاکه صورت میگیردو نیز جایی آمده که آتر دیوی که بدنبال بازداشتن باران است را با آتش صاعقه شکست میدهد.[۱] در میان هندوایرانیان باستان آتش نمادی از نوعی ذات مینوی بوده که مانند رشتهای آسمان و فضا و زمین را بهم متصل میکرده است. این نماد در آسمان بصورت خورشید در فضا بصورت تندر و در زمین از سایش دوچوب خشک ایجاد میشدهاست.[۲] اهمیت آتش در عقاید مردم ایران در دوران باستان در برخی آثار بدست آمده نیز بچشم میخورد. در یک سنگ نگاره کهن موسوم به دکان داوود که بنظر میرسد به دورهٔ مادها مربوط شود، یک ایرانی برابر آتش دیده میشود. شاهان هخامنشی نیز در برخی نگارهها در حال احترام برابر آتش ترسیم شدهاند. در زمان ساسانیان نیز آتشدان بر روی بیشتر سکههای آنان نقش میبستهاست.[۳]
آتش در مزدیسنا از بهترین دادههای اهورامزدا است و میانجی میان خالق و مخلوق محسوب میشود. نیایشهای مردم گاهی آمده که توسط آتش به بارگاه اهورامزدا میرسد. (یسنا ۳۶.فقره۱، فروردین یشت۸۸) در یسنا آتش بارها بمثابه پسر اهورامزدا خوانده شدهاست. دین زرتشت قوانینی را برای آتش منظور کردهاست. دمیدن بر آتش و آلوده ساختن آن شایسته نیست و حتی آذربان برابر آتش باید نقاب مخصوصی بر جلوی دهان و بینی خود میگذاشته که آنرا پدام میگفتند. در اوستا بخش زامیادیشت نیز دربارهٔ آتش و ایزدی که نماد مینوی آن است، سخن بمیان رفتهاست. در دورههای اسلامی زرتشتیان را گاهی آتش پرست نیز خواندهاند. استرابون در رساله جغرافیا در مورد اعتقادات مذهبی مردم ایران چنین مینویسد: «مغان پاسدار پاسدار آتشی هستند که هرگز خاموش نمیشود و روزها در آتشکده برابر آتش نیایش میکنند.»[۳]
در اساطیر ایرانی که در یشتهای اوستا منعکس شدهاند نام سه آتش اساطیری وجود دارد. آتش فرنبغ، آتش گشنسب و آتش برزین مهر.در اساطیر آمده که هرسه این آتشها بر پشت گاو اساطیری سریشوک در دورهٔ تهمورث نگهداری میشد. شبی بر اثر طوفان این آتشها به دریا میریزند و از آنجا درحال سوختن به مردم روشنایی میبخشند[۴].فرنبغ با موبدان، گشنسب با جنگجویان و فرمانروایان و برزین مهر با کشاورزان پیوند داشت. این آتشها جمشید را در رسیدن به تاج و تخت یاری میکنند و جمشید نیز فرنبغ را بجای اصلی خود باز میگرداند. همین آتش فرنغ جمشید را در بازپس گیری فره خود یاری میدهد. آتش برزین مهر تا زمان گشتاسب راهنمای مردم بوده و پس از زرتشت او را در الهامات یاری بخشیدهاست[۵]. آتش گشتاسب در شیز آذربایجان هم گفتهمیشود و تا زمان خسروپرویز روشن بودهاست.[۵]
آتش آذرگشنسب آتشی اساطیری است که حسب روایتهای سنتی ساخت آن را به کیخسرو نسبت میدهند. این آتش در آتشکدهای بهمین نام در گنزک یا شیز آذربایجان جای داشتهاست و آتش خاندان شاهنشاهی ساسانی بشمار میرفتهاست. پژوهشگران بر این باورند که بقایای تخت سلیمان در کنار دریاچه، همان آتشکده آذرگشنسب دوره ساسانی است. شاهان معمولا نذر و نذوراتی را به آنجا تقدیم میکردهاند. برای نمونه بهرام گور گوهرهایی که از خاقان ترک و همسرش گرفته بود را به آنجا داد. خسروپرویز هم آمده که نذر کرده بود اگر بر بهرام چوبین فایق آید زیورهای زرین و سیمین به آنجا بفرستد و نقل شده که چنین هم کرد. [۶]
آتش دیگر آذرفرنبغ بودهاست که مربوط به موبدان و روحانیان میشده و ظاهراً در کاریان فارس قرار داشتهاست. عنوان شده که این آتش ابتدا در خوارزم بوده و سپس به فارس برده شدهاست. برخی انتقال آن به فارس مربوط به دورهٔ گشتاسب و برخی مربوط به زمان خسرو یکم انوشیروان میدانند. آتشکده کاریان در جنوب ایران در سر راه داراب به سیراف قرار داشته و امروز نیز بقایای آتشکدهای عظیم در آنجا وجود دارد .در کتیبهای که در آن آتشکده وجود دارد، نوشتهشده که سی هزار دینار برای آنجا هزینه شدهاست. ساسان نیای ساسانیان تولیت آن آتشکده را عهدهدار بودهاست.[۷]
آتش آذربرزین مهر از دیگر آتشهای اساطیری دین زرتشتی میباشد که بنظر میرسد مکان اصلی آن در نیشابور بودهباشد. این آتش مختص برزیگران و کشاورزان و پیشهوران بوده و ساخت آن را به گشتاسب نسبت دادهاند. در برخی منابع مزدیسنی نیز آمده که زرتشت هنگام نزول به بارگاه گشتاسب آذر برزین مهر را در دست خود داشت و همو بود که آن آتشکده را مرمت نمود. خاورشناسان مکان روستاهای داورزن و نیز ریوند را بعنوان مرکز احتمالی این آتشکده یاد کردهاند. در دوره اسلامی نیز گزارشهایی مبنی بر وجود یک آتشکده عظیم در نیشابور وجود دارد.[۸]
از والاترین آتش در مراسم آیینی دین زرتشت است. برای تهیه این آتش شانزده آتش از شانزده منبع مختلف مانند آتشهای خانگی و صنعتی گردآوری میشود و طی مراسمی آیینی و طولانی ۱۱۲۸ بار تطهیر و پاکیزه میشود. در این مراسم فقط موبدانی میتوانند شرکت کنند که دشوارترین مراحل طهارت را گذرانده باشند.[۹] مراسم حمل آتش بهرام هم متفاوت است و آن را بر روی تختی مینشانند و چهار موبد آنرا حمل میکنند و دعاهای آیینی میخوانند. این آتش بدلیل وقتگیر و پرهزینه بودن بندرت برپا میشود.[۱۰]
این آتش بمراتب از نظر تهیه آسانتر از آتش بهرام است و بهمین منظور بیشتر برپا میشود. برای تهیه این آتش تنها چهار منبع کافی است اما مراسم حمل آن تقریبا شبیه مراسم مربوط به آتش وهرام است.
سادهترین نوع آتش است که در حقیقت نوع خانگی آتش مقدس نام دارد که برای گرما بخشیدن به کانون منازل از آن استفاده میشود.تطهیر این آتش باید توسط موبد انجام بگیرد اما افراد میتوانند در خانه به آن خدمت کنند به نحوی که هیزم و بوی خوش بر روی آن قرار بدهند. در منابع پهلوی از آتش دادگاه بگونهٔ آدروگ نام بردهشدهاست.[۱۱]
در مزدیسنا از آتشهایی نام بردهشده که شکل مجسم ندارند و از آنها به آتش مینوی نیز یاد میشود. اینگونه آتشها به عالم علوی و جهان نامرئی تعلق دارند و تنها فره آنهاست که میتواند به این جهان برسد. از این آتشها پنج مورد هستند که نامشان در یسنای هفدهم بند یازدهم آمدهاست.
جشن آذرگان از مراسم آیینی مزدیسناست که جشن احترام به آتش خوانده میشود. در روز نهم ماه نهم یعنی آذر رخ میدهد.[۱۳] به گزارش ابوریحان بیرونی مردم در این روز به زیارت آتشکدهها میرفتند. این جشن مربوط به آتش هنوز برگزار میشود
نظرات شما عزیزان: